‌XXXXXXXXورود تازی ممنوعXXXXXXXX

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است(داریوش بزرگ)

‌XXXXXXXXورود تازی ممنوعXXXXXXXX

راه در جهان یکی است و آن راه راستی است(داریوش بزرگ)

هر قسمت از نگاره ی فروهر چه معنایی می دهد؟

گاره ی فروهر اولین بار در کجا آمده؟
در زمان هخامنشیان، برای درفش ملی ایران، نشانی با الهام از شاهین در حال پرواز و شاید با بهره گیری از نمادی مصری یا آشوری، ساختند که بسیاری ازمفاهیم بنیادی آیین زرتشت را در خود داشت. ایرانیان باور داشتند که پیروی از مفاهیم این نشان باعث پایداری و استواری درفش کاویان و چاودانی ایران زمین، آزادگی وسرفرازی ایرانیان و پیشرفت سرزمین های زیر پرچم ایران خواهد بود. بر همین باور، نام آن را "فروهر" نهادند.

معنی لغوی فروهر چیست؟
فروهر از دو واژه فر به معنی "فرا" و "پیش" و وهر به معنی "برنده" و "کشنده" تشکیل شده است. معنی ترکیبی آن می شود" پیش بر و فرا برنده."

فروهر چیست؟
نیاکان ما از چند هزار سال پیش دریافته بودند که هر انسان زنده از پنج گوهر به هم پیوسته تن، جان، روان، وجدان و فروهر (Fravahr) سرشته شده که پویندگی و بالندگی انسان از کوشش و جوشش آنهاست. فروهر برترین و عالی ترین گوهر وجود انسان است. همان پرتوی از فروغ بیکران اهورامزداست که در وجود همه ی آفریده ها به ودیعه نهاده شده است. فروهر ( فره پیش برنده) به روان انسان نیروی خارق العاده، شناخت قوانین اشا و ابداع و اختراع و یاری رسانیدن به اهورامزدا در دگرگونی و تکامل بخشیدن به به جهان را می بخشد.

مفهوم سیمای سالخورده با قامتی راست و برافراشته در نگاره فروهر چیست؟
یادآور آن است که برای پرواز به سوی رسایی و جاودانگی، بهره گیری از راهنمایی استادان پارسا و سالخورده گان خردمند لازم است.

مفهوم دست فرد سالخورده که به جلو و بالا کشیده شد چیست؟
او با سری پوشیده، رو به سوی شرق با دست راست خود در حال نیایش اهورامزداست. در فرهنگ زرتشتی نور نماد اشه (راستی و پاکی) و طلوع نماد امید و شادی است. همچنین نشان از آن دارد که آرمان و هدف انسان باید حرکت و پیشرفت رو به بالا باشد.

مفهوم حلقه ای در دست چپ او قرار دارد چیست؟
نشانه ی پیمانی است که انسان در بدو تولد با اهورامزدا بسته و آن جنگ پیگیر با ناراستی ، برای نیرو بخشیدن به فروزه ی راستی در جهان است. حلقه ی مهر در آیین مهرپرستی که پیش از اشو زرتشت رواج داشت ...


مفهوم حلقه ی دور کمر او (چنبر میان) چیست؟
نشان دهنده این جهان خاکی است که هیچکس را چاره ای جز عبور از آن نیست (ایرانیان باستان به گرد بودن کره زمین پی برده بودند) که شایسته است انسان با تواناییهای فردی و اجتماعی بهترین جهان مینوی یا "وهیشتم مینیو" را بسازد و با انسانی ترین روش ممکن زندگی کرده از این حلقه فانی بگذرد.

مفهوم دو رشته آویخته به چنبر میانی بدنش چیست؟
نمادی از سپنته مینو (منش نیک) و انگره مینو (منش بد) است که در نهاد همه ابناء بشر نهاده شده است. زندگی انسان در این جهان آوردگاه رویارویی دو مینوی متضاد (نیکی و بدی) است و انسان در زندگی ناگزیر به انتخاب است.

مفهوم اندام زیرین نگاره فروهر چیست؟
شامل سه بخش است ( اندیشه و گفتار و کردار بد) یعنی انسان آرمانی زرتشتی باید بدی ها را به زیر انداخته تا زمینه رشد و بالندگی نیکی ها در اندیشه او فراهم گردد.

کمی بیشتر در مورد حلقه مهر:
حلقه ی مهر در آیین مهرپرستی که پیش از اشو زرتشت رواج داشت، حلقه ی مهر نمادی از گردی خورشید و نماد عهد و پیمان بود، که توسط زرتشتیان نیز پذیرفته شد و در کتبه های باستانی ایران دو نفر را در حال بستن پیمان هستند و حلقه مهر در دستان چپ خود دارند می بینید و بعدها این حلقه توسط همه مردم جهان با همان مفهوم بکار گرفته شد و کوچک گردید و ویژه پیمان ازداج گردید که در مراسم عروسی، هر زوج به انگشت دست چپ همسر خود می نماید.

تمدن ماد - -تمدن کورد

کورد اولین مردمان صفوف انخست مادها


کوروش کبیر هنگامی کە حکومت را بدست گرفت پوشاک مادها را بە تن کرد ، چرا کە اساسا در آن دوران پارسها هیچ چیزی بە تن نداشتن، همزمان طبق نوشتەهای تورات کوروش خود را پادشاه مادها نام نهاد زیرا کسی در منطقه نامی از پارسها را نشنیدە بود
ویل دورانت میگوید:پارسها بسیاری از متودهای زندگی خود را از مادها فرا گرفتند همچون(زراعت و کشاورزی ،هنرهای رزم و جنگیدن،آیین زرتشت،رسم الخط و نوشتن و...)تمدن هم تعریفی از همین اساسهاست و بدین صورت نام میگیرد.
در آن دوران مادها حکومتهای اقلیمی بسیاری را تحت کنترل خود داشتن ولی پارسها در بیابانها و کویرها بە شیوە بربریت بە زندگی روزمره ادامە میدادند و زمان را پشت سر میگذاشتند ، همانطور کە الان نیز میبینم جغرافیای سکونت فارسها از بیابانهای قدیم فراتر نیست بمانند شهرهای قم و کرمان و سمنان و اصفهان و...در آن مناطق بیابانی هیچ تمدنی شکل نگرفتە بود ، مادها بسیاری از این مردمان را بە سرزمینهای خود آوردند بمنظور آموختن شیوە حیات و زندگی کردن... همزمان آنها را بە نگهبانی گماردند و در آخر بە پاس نگهبانی بسیار خوب بیابان نشینها، بە آنها لقب پارس دادند... نام پارس را میتوانید ریشه یابی کنید و منظور و مفهوم آن را بیابید.

همزمان در مزوپوتامیا در کنارەهای رودهای پرآبی همچون دجلە و فرات و سیروان و زاپ و مناطق خوش آب وهوا ودر دل کوهپایەها و کوههای سر بە فلک کشیدە کە هم انسانهارا از تهاجمات حفظ کردە و هم محلی برای پرورش و اهلی کردن حیوانات و همچنین استخراج آهن و فلزات از معادن غنی مناطق تحت حکمرانی مادهارا در آن روزگار پیشتاز تمدن کردە بود. همچنان کە میبینیم کلمە(معدن) عربی از ماداین یا همان مادها برگرفتە شدە است. چرا کە سرزمین مادها سرزمین معادن بودە است،همچنین واژە(مدنیت) بە معنای تمدن ریشە از مدیا دارد..

در آن دوران رسم نمک خوردن و نمکدان شکستن کە ریشە در همان ماجراهای پارسها دارد کە بعد از قدرت گرفتن بە مادها خیانت کردند، پارسها کە تجربیات فراوانی از نگهبانیهای خۆد برای مادها فراهم کردە بودند...بە ارتش مادها نفوذ کردە و بعد از مدتی در پی کودتایی، امپراطوری بزرگ ماد را سرنگون کردند و رفته رفته دیکتاتوریت هخامنشیان را بنا کردند...!!

دوازده فرمان اوستا

یک - باور به یکتائی، مهربانی،دانائی، توانائی، نیکی و پاکی اهورامزدا معمار هستی بخش
دوـ باور به شرارت اهریمن بداندیش و ناپاکی او و نبرد دائمی وی با اهورامزدا از طریق انسان وباور به نبرد پایدار پویائی نوپردازی با کهنه و خرافه پرستی و نیرنگ ودروغ و دشنام
سه ـ باور به پیام آوران خرد، عشق، آگاهی، روشنائی، بهزیسی، مهر، زندگی بخش و بهساز هستی از مهر، میترا، زرتشت تا سوشیانت، رهاننده، بودا، مانی و مزدک و برای پاسداری از اندیشه اهورائی و جاودان ماندن آن باور به سردار ( که پیر و مراد و استاد و راهبر پارسای دوران است ) و پس ازرایزنیها فرمان پایانی را فریاد میکند
چهار ـ باور به بازگشتی دیگر برای یاداشت و پادافره روانهای رها شده
پنجـ باور به درستی و راستی با یاران و نیکی در پندار و کردار و گفتار برای جهانیانشیشـ باور به امشاسپندان مهرورزان و مهرگسترانهفت ـ باور به پاک و نیک و به بودن گوهر آدمی از هر آئین و تیره و تبار و رنگ و جنس و میهنی و آدمی پاکیزه ترین ـ مقدس ترین ـ گوهر هستی است و هیچ قداستی ورای او نیستهشت ـ باور به نیکوکاری و دستگیری نیازمندان، ناتوانان و بینوایان و تلاش برای گسترش آسایش آرامش بهزیستی تندرستی راستی انسانسالاری برابری و آزادی و دادگستری و مهربانی و خردگرائی در جهان
نهـ باور به پاکداری و پرستاری آب و هوا، خاک و آتش و بهداشت محیط زندگیدهـ باور به نیک اندیشی و نیک نگری، نوپردازی نوخواهی با بزرگ داشتن اندیشه ها و ابتکارات کودکان، نوجوانان و جوانان برای جامعه ای خردگرا و شهریاری انسان بر روی زمینیازدهـ باور به برابری و یکسان بودن زن و مرد و گزینش آزاد همسر از سوی زن و یا مرددوازده ـ باور به اندیشیدن به آرامش، آرایش،آسایش و سود مردم و نفی اغراض و منفعت خواهی شخصی و ارج نهادن به تمامی باورمندان و باورها در معابد، نیایشگاهها و کانونهای بسته ی باور و همبستگی و همراهی و همفکری با اندیشه آراستگی ـ نظم ـ جهانی و دوری هر باور دینی در امور دیپلماسی و شهریگری و سیاست جهانی

اخرین سخنان کوروش بزرگ قبل از مرگش

فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام. وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آن چنان که هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم. من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام. زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. اما از آنجا که از شکست در هراس بودم، خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود، پا از اعتدال بیرون ننهادم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند. مرگ چیزی است شبیه به خواب. در مرگ است که روح انسان به ابدیت می پیوندد و چون از قید و علایق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید که من همیشه ناظر شما خواهم بود، اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند. تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند. همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد. از کژی و ناروایی بترسید. اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت، ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید، دیری نمی انجامد که ارزش شما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد. من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید. پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم. هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد ... اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم

پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید. زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد. چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود. از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید

نابودی تاریخ به دست خودمان

درود بر همه ی آریایی ها
دوستان همانطور که میدانید حذف پادشاهی هخامنشی از کتاب درسی دانش آموزان به تصویب رسید.
نمیدونم کدام یک از مشاهیر گفته که اگر میخواهی ملتی را نابود کنی باید تاریخ آن ملت را از بین ببری.
دیگر بچه های ایران نامی از کوروش کبیر و داریوش نخواهند شنید.
دوستان29نوامبر روز کوروش کبیر هست و توی هر تقویمی دیده میشه به جز تقویم ایران.چرا؟
مگه توی تاریخ ایران تاریخی پر محتواتر و گزیده تر از هخامنشیان یافت میشه؟
از گرامیان خواهشمندم تو این تایپیک نظراتشون را به اطلاع دیگران برسونن.
ای آریایی ها تاریخمون داره نابود میشه...