تاریخ حکایتی خونبار تر از حوادث سال های تسلط داریوش بر ایران و شرق
میانه به یاد ندارد و تمدن آدمی هول آور تر و خشن تر از کشتار ایرانیان در
ماجرای پوریم ثبت نکرده است... اقدام یهودیان در انهدام برنامه ریزی شده ،
منظم ، ناگهانی و سراسری بومیان ایران ، پیش و بیش از همه ، به علت مخالفت
و مقابله ی وسیع اقوام کهن ایران ، با تسلط وحشیان هخامنشی بوده است ، که
به وسیله یهودیان حمایت ، رهبری و راهنمایی می شده اند .
« ناصر پورپیرار ، مورخ »
« تورات در کتاب استر2 می گوید : خشایار شاه پادشاه پارس در آخرین روز جشن
180 روزه که از باده نوشی سرمست بود ، دستور داد ملکه وشتی زیباییش را به
مقامات و مهمانانش نشان دهد . ملکه امتناع ورزید و پادشاه بسیار خشمناک شد.
در شوش یک یهودی به نام مردخای پسر یائیز زندگی می کرد ، او دختر عموی
زیبایی داشت بنام هدسه دختر ابیحایل که به او استر هم می گفتند .
( ناصر حاجلو : " او خود را به خشایارشا استر معرفی کرد و پیش از آن همه وی را هدسه می نامیدند ، استر به معنای ستاره است ")
زمانی که قرار شد از تمام بلاد دختران زیباروی به حرمسرای پادشاه آورده
شوند استر نیز همراه دختران زیبای بیشمار دیگری به حرمسرای قصر شوش آورده
شد . به توصیه مردخای استر به هیچ کس نگفته بود که یهودی است . استر بیش
از دختران دیگر مورد توجه و علاقه پادشاه قرار گرفت بطوری که پادشاه تاج
بر سر استر گذاشت
( ناصر حاجلو : " خشایارشا از وشتی درخواست می کند که به بارگاه بیاید تا
او را به همگان معرفی کند و وشتی امتناع می ورزد و خشایارشا از وشتی
خشمگین شده و به دلیل علاقه به استر ، تاج ملکه را بر سر او می گذارد " )
و او را به جای وشتی ملکه ساخت . اما استر مثل زمان کودکی دستورات مردخای را اطاعت می کرد. »
« مرد خای نیز از طرف پادشاه به مقام مهمی در دربار منصوب می شود . با
توصیه مردخای ، استر علیه هامان « وزیرالوزرا » دسیسه کرده و شاه هامان را
اعدام و املاک او را به استر می بخشد . بعد از ان پادشاه انگشتر خود را به
مردخای داد .
پادشاه به ملکه استر و مردخای گفت : شما می توانید حکمی مطابق میل خود
بنام پادشاه برای یهودیان صادر کنید و آن را با انگشتر پادشاه مهر کنید . »
( " توجه داشته باشید که هامان وزیر خشایارشا بوده و به او اعلام می کند
تعدادی یهودی در سرزمینش پخش شدند و به تحریک مردم پرداخته و آنان را اذیت
و آزار می کنند و مردم از ترس مردخای و استر کاری با ایشان ندارند ، شما
فرمان دهید تا این یهودیان را از بین ببریم ، خشایارشا چنین می کند و سپس
همان شب استر مجلسی برپا کرده و شاه را مست از باده می کند ، و همان شب
شاه را مطلع می کند که وی نیز یهودی است و هامان می خواهد خاندان وی را
نابود کند ، شاه به استر اجازه می دهد که هامان را از میان ببرد ، مردخای
جانشین هامان می شود و همان حکم هامان را با یک تفاوت اجرا می کند ، با
این تفاوت که به جای یهودیان ، مخالفان یهود را از بین می برد و روز بعد
پسران هامان را از میان بر می دارد ")
« مردخای فرمانی بنام پادشاه نوشت و آن را به همه جا فرستاد . فرمانی که
به یهودیان اجازه می داد متحد شوند و بد خواهان خود را از هر قومی که
باشند ، بکشند و دارایی شان را به غنیمت بگیرند . تورات می گوید در سراسر
مملکت همه از یهودیان می ترسیدند تمام حاکمان و استان داران ، مقامات
مملکتی و درباریان از ترس مردخای ، به یهودیان کمک می کردند . و به این
ترتیب یهودیان به دشمنان خود حمله کردند و آنها را از دم شمشیر گذرانده ،
کشتند. »
« تورات می گوید در آن روز آمار کشته شدگان به عرض پادشاه رسید . او ملکه
استر را خواست و گفت : یهودیان تنها در پایتخت پانصد نفر را که ده پسر
هامان نیز جزو آنها بودند ، کشته اند . پس در سایر شهر های مملکت چه کرده
اند ؟ روز بعد باز یهودیان پایتخت جمع شدند و سیصد نفر دیگر را کشتند ،
بقیه یهودیان در سایر استان ها هفتاد و پنج هزار نفر از دشمنان خود را
کشتند و از شر آنها رهایی یافتند . »
این کتاب عمق نفرت و انزجار تند یهود نسبت به غیر یهودیان به ویژه
ایرانیان را نشان می دهد . شدت و تندی نفرت بحدی است که حاخام ها و فقیهان
قوم یهود در سده اول میلادی مطمئن و متفق القول نبودند که آیا باید کتاب
استر را در کتاب مقدس بیاورند یا نه ؟ از اقوال مارتین لوتر از رهبران
پروتستان ها نقل کرده ان که گفته است : ای کاش این داستان وجود نداشت .
تورات به دفعات بر تسلط کامل رابی های یهود بر دربار هخامنشیان تاکید می
کند که مشروح آن را می توان در کتاب های استر ، عزرا ، نحمیا ، دانیال و
اشعیا در تورات یافت .
واژه شناسی
پوریم : روز فرخنده 14 ماه آدار ) که با ماههای
فوریه و مارس میلادی، و ماههای اسفند و فروردینِ میترایی برابر است( یهودی
مصادف با سالروز معجزهای که طبق روایاتیهودی در زمان حکومت «اخشوروش»
(خشایار شاه) شاهنشاه ایران رویداده است. یهودیان هان بیاد بود معجزه نجات
خشایار شاه و یهودیان قلمروش پوریم را با شادمانی و قرائت گیلت استر(طومار
استر در کتاب مقدس) جشن میگیرند و به دید و بازدید ـ اعطای تحفه ،خشش، و
سعودت میصوا(ضیافت صواب) میپردازند. رسم بر آن است که کودکان نقابهایمختلف
بر چهره گذاشته و به اجرای نمایشنامههائی بر اساس داستانهای
پوریممیپردازند. مرسوم است که در شهرهای باستانی (چون اورشلیم) که در
گذشته برج و حصارداشتهاند جشن پوریم را یک روز دیرتر (15ماه آدار یهودی)
آغاز میکنند. این روز بیادبود مقر حکومت خشایار شاهبنام شوشن پوریم خوانده
شده است. در نماز عمیدا (ایستاده) هنگام برکت دادنغذا(بیرکت همازون) در
ایام پوریم فصل ویژهای در ستایش معجزات الهی اضافه میشود. در سالهای کبیسه
یهودی که دو ماه آدار بر دارد عید پوریم در ماه آدار دوم جشنگرفته میشود.
منبع:واژه های فرهنگ یهود
هامان از دید یهودیان :
در پیدایش ۱۲: ۳ خداوند به ابراهیم چنین وعده میدهد:
" و برکتدهم به آنانی که ترا مبارک خوانند و لعنت کنم به آنکه ترا ملعون خوانند . "
هامان ، مرد شرور داستان پوریم ، در واقع جزو طبقه دوم این وعده خداوند
بوده و سقوط کرد . خداوند در کتاب مقدس وعده داده است که همیشه از قوم
یهود ، که ذریت ابراهیمهستند کسانی بر روی کره زمین خواهند بود. اما هامان
پیر فکر دیگری داشت . هامان سعیداشت با نابود کردن یهودیان با این وعده
خدا به مبارزه برخیزد ، اما در اصل حکم مرگخودش را صادر کرد . خداوند نه
تنها با گرفتن جان هامان او را داوری نمود ، بلکه مقررداشت تا همان تدبیری
را که هامان برای مردخای اندیشیده بود ، بر سر خودش بیاید .
نکته ها
“ آنکٌاه پادشاه انکٌشتر خود را از دستش بیرون کرده آنرا به هامان
بنهمداتای اَجاجی که دشمن یهود بود داد و پادشاه به هامان کٌفت هم نقره و
هم قوم رابه تو دادم تا هرچه در نظرت پسند آید به ایشان بکنی ” ( همانجا،
باب سوم، آیات دهم ویازدهم ) و بدین ترتیب، کٌویا فرمانی صادر کٌشت که بر
پایهٍ آن، یهودیانِ باشندهٍسرزمین پارس میبایستی در سیزدهمین روز از ماه
عبری آدار “قتل عام” کٌردند
پاسخ به پوربیزار به نقل از سورنا گیلانی
تنها مدرک یا شبه
مدرک تاریخی که او از ان در جهت سندیت بخشیدن به نظریه خویش بهره بر می
گیرد کتاب مقدس یهودیان ؛ تورات ؛ می باشد . برابر با بخشی از تورات یعنی
کتاب استر به هنگام فرمانروایی خشایارشاه در سیزدهم ماه ادرار ؛ یهودیان
در سراسر قلمروی هخامنشی ۷۵۰۰۰ نفر از دشمنان خود را با پشتیبانی شاهنشاه
هخامنشی به قتل رساندند و از ان پس یهودیان همه ساله روزهای چهاردهم و
پانزدهم ماه ادرار را به سبب نجاتشان از دست دشمنان جشن می گیرند و شادی
می نمایند . (کتاب مقدس ؛ کتاب استر؛ باب ۹ )
انچه روشن است تا زمانی که پورپیرار پاسخی مستدل و مستند به این پرسشهای
پنجگانه ندهد نمی توان نظر او در مورد پوریم را درست پنداشت . حال بماند
که پورپیرار از سرنوشت یهودیان پیروزمند از جریان پوریم مورد ادعای او و
همچنین هخامنشیان هیچگونه خبری نمی دهد .
دلایلی دیگر نیز در دست است که به روشنی عدم صداقت پورپیرار در ابداع این
نظریه را روشن می دارد . چنانکه گفته شد پورپیرار گفته ی تورات مبنی بر
کشته شدن ۷۵۰۰۰ نفر ( که البته ان را هم نمی توان پذیرفت ) را به کشتن
تمام نفوس ساکن در قلمروی هخامنشی و از جمله سرزمینهای بزرگی چون ایران ؛
میان رودان ؛ فرارودان ؛ مصر و ... تعمیم می دهد . اما کشتار وحشتناک
مردمان همان سرزمینها به توسط مغولان و همچنین تیمور لنگ را با وجود
یادکرد افزون منابع متعدد از ان به هیچ می انگارد و حتی در پاسخ به یکی از
خوانندگان تارنگارش انان را فراری دهندگان یهود به شمال افریقا و اروپا
معرفی می نماید . این در حالی است که برابر با متون تاریخی ان عهد یهودیان
حتی به وزارت حاکمان مغول نیز برگزیده می شدند و گهگاه چنان قدرت می
یافتند که دستور قتل بزرگان و اندیشمندان مسلمان را صادر می کردند و
همچنین اندیشه تبدیل کعبه به بتخانه را به سر می پروراندند . ( تاریخ وصاف
؛ ص۲۴۲)
1- پوریم یکی از بزرگترین جشن های یهودیان است . یهودیان در جشن
پوریم در دو نوبت به قرائت کتاب استر می پردازند . آنان واقعه کشتار 75800
نفر از ایرانیان را معجزه الهی می دانند و به همین مناسبت سیزدهم ماه ادار
را روزه می گیرند . چهاردهم و پانزدهم ماه ادار را به رقص و پایکوبی می
پردازند .
2- استر نام آخرین دفتر از کتاب تورات است در این دفتر نامی از یهوه ،
خدای بنی اسرائیل برده نشده . این کتاب در اواخر عهد هخامنشی و یا پس از
آن نوشته شده است . بنابر نوشته د. جوینی مطالب کتاب استر تماما در خدمت
مصالح رباخواران حاکم بر جهان ، یعنی صهیونیستها و فراماسونها است .
3-استاد ناصر پور پیرار می نویسد : واژه هخامنش لقبی است که پس از تسلط
داریوش و نخست وزیری مردخای و انتخاب استر به عنوان ملکه داریوش و قتل عام
پر خشونت مخالفان یهود در سراسر ایران ، که نزد یهودیان به عید پوریم
معروف است و بالاخره تسلط کامل رابی های یهود در ایران و بین النهرین مردم
شکست خورده منطقه بر قوم داریوش نهادند و آن را حاخام منش به معنای پیرو
روحانیت یهود نام نهادند .
4- هامان سوزان مراسمی است که یهودیان هر ساله در بسیاری از کشور های دنیا
برگزار می کنند . بنابر آنچه آقای عباس احمدی در مقاله عید پوریم نوشته
است : در ایتالیا ، فرانکفورت آلمان ، سالونیکای یونان ، ایران ،
افغانستان ، لیبی ، مراکش ، بخارای ازبکستان ، منطقه قفقاز ، یمن برگزار
می شود . ویژگی این مراسم سوزاندن هامان و رقص و پایکوبی یهودیان به هنگام
آتش زدن مجسمه هامان است . در ازبکستان مجسمه را از یخ می سازند و به دور
آن آتش روشن می کنند . در یونان نان هایی به شکل هامان درست میکنند و با
چاقو سر آن را می برند . در ایران مجسمه هامان را به دار می کشند ، سپس می
سوزانند.
1- برخی از مورخان اما با استناد به مدارک معتبر
تاریخی بر این باورند که استر زنِیهودی اردشیر دومِ هخامنشی ملقب به بهمن
بوده و پیدایش پوریمبا دوران فرمانرواییاین پادشاه هخامنشی مرتبط است.
2- از نکته های جالب و آموزنده در روایت تورات ، یکی هم آن است که
هداسا به توصیهمردخای - که سرپرست او نیز بود - اصلیت یهودی خویش را از
ایرانیان، و حتی از همسرشخشایارشا پنهان نمود و در راستای همین پنهانکاریِ
شگفت، نام پارسی “اِستر” ( بمعنایستاره ) را برای خویش برگزید . میگوییم
پنهانکاری شگفت، زیرا حتی به اعتراف مورخینِیهود که عادت دارند زمین و
زمان را به “یهود ستیزی” متهم کنند، یهودیانِ باشندهٍسرزمین پارس در
دورانِ هخامنشیان، از آزادی کامل برخوردار بودند و بقاعده نمیبایستی یهودی
بودن خویش را از ایرانیان پنهان دارند
3- برپایه روایت تورات، خشایارشا چندی پس از آنکه استر یهودی را بزنی
گرفت، یکی ازوزیران خویش بنام“هامان” را بعنوان صدراعظم خویش برگزید و به
همگان فرمان داد که بهاو احترام بگذارند. اما گویا هامان از او و قوم
یهود، تنها بدان دلیل که مردخاییهودی در مقام یکی از درباریان، در برابر
او تعظیم نمیکرد، کینه بدل گرفت و بر آنشد تا به کشتار همگانی یهودیان
باشندهٍ سرزمین پارس دست زند. و گویا هامان دردوازدهمین سال پادشاهی
خشایارشا، برای تعیین زمان کشتار همکٌانی یهودیان قرعهانداخت. پوریم از
واژهعبری “پور” بمعنای “قرعه” برکٌرفته شده است.
4- پس هامان به اخشورش پادشاه کٌفت قومی هستند که در میان قومها در
جمیع ولایتهایمملکت تو پراکنده و متفرق می باشند و شرایع ایشان مخالف همه
قومها است و شرایعپادشاه را بجا نمی آورند لهذا ایشان را چنین واکٌذاشتن
برای پادشاه مفید نیست اکٌرپادشاه را پسند آید حکمی نوشته شود که ایشان را
هلاک سازند و من ده هزار وزنه نقرهبدست عاملان خواهم داد تا آن را به
خزانه پادشاه بیاورند”(کتاب استر، باب سوم، آیاتهشتم و نهم ) و اما
خشایارشا در برابر خواسته هامان چه واکنشی نشان داد؟ توراتمینویسد:
۱- حتی اگر بتوان متون مقدس یهودیان را تا بدان درجه اعتبار بخشید که
محتوی واقعیتهای تاریخ پنداشت حداکثر ۷۵۰۰۰ نفر در سراسر قلمروی هخامنشی
کشته شده اند و نه بیشتر . این در حالی است که بر پایه ی اعتقاد پورپیرار
این قتل عام ها موجب خالی گشتن شرق میانه از سکنه گردید . ایا کل جمعیت
ساکن در قلمروی هخامنشی همین ۷۵۰۰۰ نفر بودند ؟
۲- بنا به نوشته ی کتاب استر این رخداد در زمان فرمانروایی خشایار شاه
فرزند داریوش بزرگ رخ داده است . این در حالی است که پورپیرار مدعی آن می
باشد که پوریم در روزگار داریوش بزرگ رخ داده است در حالیکه دلایل و سند
دیگری غیر از گفته ی تورات در دست ندارد ؛ پس ناگزیر باید بپذیرد که پوریم
به روزگار خشایار رخ داده است .
۳- پورپیرار در به اصطلاح تاریخ نوشته های خود به کرات یهودیان را به جعل
؛ دروغگویی ؛ فریبکاری و تاریخ سازی متهم می نماید اما هرگز بیان نمی دارد
چرا کتاب مقدس انان را برای اثبات نظریات خود و از جمله نظریه ی پوریم
سندی معتبر به شمار می اورد . ایا نمی توان چنین پنداشت که این جاعلان
بزرگ داستان پوریم را نیز به دروغ ساخته و پرداخته باشند ؟
۴- اگر به راستی پوریم رخ داده باشد و ان هم با ان شدت و وسعت که پورپیرار
یاد می کند تا بدان حد که تا به روزگار اسلام این صفحات خالی از جمعیت
ماند ؛ اسکندر که پورپیرار او را چونان قدیسان می ستاید و ذوالقرنین یاد
شده در قران کریم می پندارد برای چه و چگونه به سرزمینی چنین وارد شد و ان
کلنی های یونانی نشینی که او در کتاب اشکانیان خود از انها به کرات یاد می
کند چگونه پا گرفتند ؟
۵ - اگر به واقع پوریم رخ داده باشد چرا به غیر از تورات در هیچ یک از
منابع اصلی تاریخ کهن و اثار نویسندگان ان روزگار چون هرودوت ؛ توسیدید ؛
کتزیاس ؛ دی نن ؛ مان تن ؛ پولی بیوس ؛ دیودور سیسیلی و ... حتی اشاره ای
نیز بدان نشده است؟