تاریخ زرتشتیان با پیدایش اشوزرتشت آغاز می شود . در دوران پادشاهی گشتاسب
کیانی زرتشتیان افزایش می یابند . در دوران هخامنشی ،بیشتر پادشاهان و
مردمان زرتشتی بودند بدون آن که آیین زرتشت دین رسمی باشد . ساسانیان دین
زرتشتی را دین رسمی کشوراعلام نمودند . دین وحکومت هستند که می توانند به
یکدیگر نیرو دهند . ولی تاریخ نشان می دهد که هر زمان دین سالاران با
کشورمداران یکی شده اند، دین تحریف و حکومت فاسد شده است .
در دوران هخامنشی ، که دین رسمی وجود نداشت و پادشاهان به سایر دین ها
احترام می گذاشتند ، ایران زمین مهد آزادی اندیشه بود و آفریننده حقوق بشر
شد. در دوران ساسانیان که دین و حکومت یکی شد ، دین در خدمت سیاست درآمد و
خرابی دین و حکومت هر دو را باعث گردید !
در سده هفتم ، تازیان بر ایران چیره شدند ، گروهی از زرتشتیان ، زیر فشار
تازیان و تعصب ایرانیان تازه مسلمان ، ترک دین کردند و گروهی ، در سده نهم
به هندوستان مهاجرت نمودند تا در محیطی آزاد ، فرهنگ دینی خود را پاسداری
کنند و به آیندگان بسپارند . گروهی از زرتشتیان که در ایران مانده بودند ،
آتش عشق به دین بهی را در کانون سینه و خانواده خود گرم و پر فروغ
نگاهداشتند .
یورش سخت تر در دوران استیلای مغول و مغولان به زرتشتیان ، کلیمیان ،
مسیحیان و مسلمانان وارد آمد . بسیاری کشته شدند و گروهی به نقاط دور دست
پناه بردند تا از ستم و تهدید مغولان درامان بمانند .
در زمان صفویان که اسلام دین رسمی ایران شد ، فشار به غیرمسلما نان شدت
گرفت، این وضع تاسف بار در زمان قاجار هم ادامه داشت . در دوران سلطنت
ناصرالدین شاه قاجار ، پارسیان هند که از بیداد و فشار وارده به همکیشان
خود در ایران آگاهی یافتند ، نماینده عالی رتبه به نام مانکجی لیمنجی
هاتریا را به ایران فرستادند . او نزد شاه شکایت برد و با پشتیبانی حکومت
هند ( امپراطوری انگلیس ) موفق شد ، از آن فشارها تا حد زیادی بکاهد . از
روی نامه های مبادله شده بین مانکجی و ناصر الدین شاه که امروز موجود است
، فشار و تبعیض ظالمانه نسبت به زرتشتیان از جمله شامل موارد زیر بود :
· زرتشتیان مجبور بودند علامت مشخصه ای روی لباس خود بزنند تا از مسلمانان
تمیز داده شوند (همانند یهودیان در آلمان نازی )
· زرتشتیان در موقع خرید ، حق نداشتند به اجناس مورد نظر و به ویژه به اغذ
یه و میوه دست بزنند. زیرا به عقیده مسلمانان آن مواد ، نجس می شد !
· زرتشتیان حق نداشتند در برابر مذهبیون ، سوارچهارپا بمانند و یا در
بازار سواره حرکت کنند . ( در آن زمان وسیله نقلیه معمولیچاهارپا بود )
· زرتشتیان روزهای بارانی نمی بایست بیرون بروند که مبادا خیابان آلوده شود.
· اگر جوانی زرتشتی مسلمان می شد، برادران و خوهران او ، از ارث والدینشان
محروم می شدند و همه ارث ، به جوان تازه مسلمان شده می رسید ( این کار
نسبت به یهودیان هم انجام می شد و وسیله ای بود برای ترغیب و اجبار
زرتشتیان و یهودیان به پذیرفتن مذهبی دیگر )
· هنگامی که یک نفر زرتشتی به دست یک نفر مسلمان کشته می شد ،مسلمانِ قاتل
قصاص نمی شد و تنها می بایست خون بها ( دیه ) به وارث مقتول زرتشتی
بپردازد و به این ترتیب مسلمانان از ریختن خون زرتشتیان ترس نداشتند .
با پا در میانی مانکجی و پشتیبانی دولت هند ِ انگلیس ، ناصرالدین شاه
دستور داد تا پاره ای از این موارد اصلاح شود و از فشار و بیداد کاسته
گردد . در جریان انقلاب مشروطیت ایران که منجر به پدید آمدن قانون اساسی
1906 شد ، گروهی از زرتشتیان به مشروطه طلبان یاری دادند .
اردشیر جی ریپورتر سومین نماینده پارسیان در ایران که استاد مدرسه
علوم سیاسی هم بود در آموزش اصول دموکراسی وآزادی به دانشجویان وهمراهی
بامشروطه طلبان و رجال آزادی خواه ایران ، موثر بود . زرتشتیان چند تن
کشته دادند و سر انجام توفیق یافتند در مجلس شورای ملی کرسی برای زرتشتیان
و سایر اقلیت های مذهبی تأمین نمایند .
امروز: از سال 1950 عده ای از پارسیان هند ، در طلب زندگی بهتر و فرصت های
فرهنگی و اقتصادی امیدبخش تر ، به اروپا و آمریکا آمدند . پس از انقلاب
1979 ایران هم عده ای از زرتشتیان ایران به امریکا ، اروپا ، کانادا ،
استرالیا و دیگر کشورها مهاجرت کردند . در حال حاضر، زرتشتیان مقیم این
قاره ها اجتماعات و انجمن هایی برای حفظ سنت های فرهنگی و مذهبی خود تشکیل
داده اند . در آمریکا ، کانادا و استرالیا به همت و سرمایه ایرانی زرتشتی
رستم گیو در ده مل ، مراکز زرتشتی « دَرِ مِهْر » ساخته و بر پا شده است و
خدمت بزرگی به یگانگی و بقای فرهنگ زرتشتی در خارج از ایران و هند انجام
داده است .
در هندوستان زرتشتیان با نام پارسی، از پیشگامان و بنیاد گزاران صنعت ،
تجارت ، بانکداری ، کشتی سازی ، بیمارستان های مدرن و مدارس عالی هستند .
هواپیمایی تجارتی هند ( ایرایندیا ) ، نخستین کارخانه ذوب آهن در جمشید
پور ، نخستین شرکت کشتی سازی هند ، و نخستین کارخانه نساجی هند متعلق به
پارسیان است. عده ای از نخبه ترین ، قضات ، سفیران ، مدیران ، پژوهشگران و
افسران هند پارسی بوده و هستند .
پدر انرژی اتمی هند یکنفر پارسی است . فرماندهان نیروهای مختلف هند، از
پارسیان بودند و تنها مارشال هند و فاتح جنگ هند و پاکستان، یک تن پارسی
است . در پاکستان هم زرتشتیان به مقام وزارت و سفارت رسیده اند .
در ایران نیز زرتشتیان با وجود کمی عده ، در دوران پهلوی، در آبادانی و
سازندگی ایران سهم مهمی به عهده گرفتند . نخستین بانکدار مدرن، موسس
آبیاری نوین و پدر شهرسازی نوین در ایران زرتشتی بودند . در شماری از
شهرها ، زرتشتیان اولین کارخانه برق و تلفن را دایر کردند . مدارس
زرتشتیان در تهران ، یزد وکرمان از برجسته ترین مدارس بوده و زمانی تعداد
مدارس زرتشتیان در یزد از شمار مدارس دولتی ، بیشتر بود .
سهم زرتشتیان در فرهنگ و بهداشت ایران – به نسبت جمعیت – بر اکثریت فزونی
داشت . در بین زرتشتیان ایران بی سواد وجود نداشت و زرتشتیان – به نسبت
جمعیت – بیشترین شمار پزشک ، مهندس و استاد دانشگاه را به میهن خود ایران
دادند . نخستین غیر مسلمانان ایرانی که به مقام معاونت نخست وزیری ،
معاونت وزارت ، سپهبدی و ریاست دانشگاهی رسیدند ، زرتشتی بودند .
در امریکا و کانادا عده ای از زرتشتیان و پارسیان در دانشگاه های معتبر به
کار آموزش و پژوهش ، سرگرمند و یکی از رهبرهای بزرگ ارکستر فیلار مونیک
امریکا پارسی است . با وجود ویژگی های اخلاقی ، اجتماعی و قومی مشترک
زرتشتیان در اجتماع پارسیان هند و زرتشتیان ایران – که سازندگی ، کوشش ،
پرکاری ، ابتکار درستی و دهشمندی ، از جمله آن هاست – بیشتر خارجی هایی که
درباره پارسیان گزارش داده اند ، فکرشان متوجه ثروت و دهشمندی آنان بوده و
روش دخمه و احترام به آتش را هم هیجان آمیز دانسته اند . ولی به سایر
توفیقات و برجستگی های زرتشتیان کمتر اشاره کرده اند.
مثلاً کمتر کسی در خارج از هند و ایران از سهمی که پارسیان در تحصیل
استقلال هند داشته اند و یا سهم زرتشتیان در انقلاب مشروطیت ایران آگاه
است .سه رئیس کنگره هند ،درنخستین بیست ساله مبارزه آزادی طلبانه بر علیه
امپراطوری انگلستان، پارسی بودند . پارسیان دوش به دوش گاندی ، نهرو و
سایر رهبران هند ، برای آزادی آن کشور مبارزه کردند . نخستین کس در
انگلستان به نمایندگی مجلس عوام انتخاب شد ( از حزب لیبرال ) یک تن پارسی
بود. در انقلاب مشروطه ایران زرتشتیان فعال بودند و کشته دادند !
موفقیت های زرتشتیان ، انعکاس معتقدات و باورهای آنان در الگوهای
رفتاریشان است . وفاداری ، درستی ، پرکاری ، شجاعت و سازندگی اجزاء تفکیک
ناپذیر تعالیم زرتشت است .
پرفسور جکسن استاد دانشگاه کلمبیا ، درباره ایرانیان باستان ( زرتشتی ) می
نویسد : ایرانیان تحت باورهای دینی شان ، دارای فروزه هایی هستند که در
سازندگی کوشش و ارزش های علمی جلوه گر می شود .
بدون شک ، زرتشتیان امروز نیز از همان ویژگی ها بهره دارند . بررسی درباره
این که چرا و چگونه زرتشتیان در هر کجا بوده هستند ،توانسته اند تا این
اندازه موفق باشند ، پژوهشگر را به بررسی درباره خصوصیات دینی زرتشت می
رساند .ارتباط بین باورهای عقیدتی و الگوهای رفتاری غیر قابل انکار است .
اندیشه ، گفتار و کردار زرتشتیان نیز از آبشخور عقیدتی آنان سیراب شده و
شکل می گیرد . چنین تحقیقی بینش بیشتر درباره راز بقای قوم زرتشتی را در
طول دست کم چهل قرن به دست می دهد .
از مسایلی که پس از مهاجرت های سی سال اخیر ، فکر رهبران زرتشتی را به خود
معطوف داشته است ، مسأله بقا است . در ارتباط با این مسأله ، موضوعاتی از
قبیل پذیرش به دین به صورت حاد مطرح است . برای زرتشتیان نگرانی « بقا »
نباید وجود داشته باشد به شرط آنکه طبق اصول گات ها عمل کنند . در گات ها
، پذیرش دین یک امر شخصی است و مبنی بر اختیار است . هر کس می تواند با
رایزنی اندیشه نیک و پذیرش اشا به دین زرتشتی در آید . قبول عقیده ی خاص ،
تأیید دیگری را نمی خواهد . بنابراین هر کس می تواند اگر بخواهد و اگر راه
اشا را انتخاب کند ، زرتشتی باشد .
پذیرش فرد زرتشتی شده در داخل انجمن های زرتشتی ، یک امر اجتماعی و مربوط
به کسانی است که آن انجمن ها را تشکیل داده و با رأی اکثریت اعضاء ، آن را
اداره می کنند . پس اگر تازه زرتشتی شده ای را انجمنی نپذیرد ، در زرتشتی
بودن آن فرد تأثیری نمی کند . او زرتشتی است . تازه زرتشتیان می توانند
برای خودشان انجمنی درست کنند . در بعضی از شهرهای امریکا ، دو یا سه
انجمن زرتشتی ، تشکیل شده است . تعداد انجمن ها ، اگر به وحدت و یگانگی
زرتشتیان زیان وارد کند ، قابل قبول نیست .
همه زرتشتیان و همه کسانی که به گات ها باورهای زرتشتی وفا دارند ، باید
به گفته گات ها در انجمن برادری و دوستی با هم همکاری کنند . داوطلب پذیرش
دین ، باید با قبول معنویت دین ، طالب آن باشد نه این که به خاطر جلب
منفعت مادی ویا به خاطر ازدواج و مانند آن زرتشتی شود . قبول معنویت اصل
است .
فردا: دین زرتشتی دینی است که با پیشرفت و نوگرایی ( مدرنیسم ) سازگار است
. مقررات و قواعد دست و پاگیر و قهقرایی ، در دین نیست . دین زرتشتی دین
جهانی است در دین زرتشت ، امریا نهی غالباً کلی است نه موردی .دستور رعایت
سلامت و بهداشت تن و روان کلی است . مسائل موردی ، مثل روزه گرفتن از طلوع
تا غروب آفتاب ( که از لحاظ عملی در بعضی نقاط جغرافیایی مثلاً قطب شمال
یا جنوب ایجاد اشکال می کند ) در دین زرتشتی نیست. در عین حال سنت زرتشتی
بر این است که زرتشتیان در ماه دست کم زرتشتی چهار روز گوشت نمی خورند .
بعضی هم اساساً سبزیخوارند . این خوبی دین است . همان گونه که می دانیم
روزه گرفتن از طلوع تا غروب آفتاب در نقاطی مثل قطب شمال یا جنوب ایجاد
اشکال می کند . یا الزام به خوردن گوشت حیوانی که به ترتیب خاص ذبح شده
باشد ممکن است از جهت علمی قابل توجیه نباشد و فقط یک سنت مذهبی باشد .
تعطیل یک روز معین در هفته ( روزی که به باور پیروان مذهبی ، خدا استراحت
کرد و ممکن است در کشورها جمعه ، شنبه یا یکشنبه باشد ) در دین زرتشتی
نیست . بنابر این ، زرتشتیان در هر کشوری باشند ، می توانند به اقتضای وضع
آن کشور، یکی از این روزها را تعطیل کنند بدون آن که بر خلاف مذهبشان کاری
کرده باشند
مسأله آدم وحوا در دین زرتشتی نیست . بنابراین ، جنگی بین طرفداران نظریه تکامل و طرفداران نظریه خلقت پیش نمی آید .
مسأله پرداخت مبلغ معینی به عناوین دینی به روحانیان ، یا هیچ مرجعی حکم
نشده است . بنابراین ، زرتشتیان در هر کشوری ، با رعایت تصمیمات اقتصادی
دولت که با توجه به الزامات تورم و توسعه گرفته می شود ، مالیات خود را می
پردازند بدون آن که از مقررات دینی عدول کرده باشند و رعایت نظامات محیط
زیست وحقوق بشر ، تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض مبنی بر نژاد و رنگ
برای زرتشتیان ممکن است ، زیرا با اصول کلی گات ها سازگار است .
در کتاب مقدس زرتشتیان راجع به حقوق زن و یا سهم الارث او و فرزندان و
مانند این ها ، احکامی وجود ندارد که عمل بر خلاف آنها ، مغایر دین باشد .
بالاخره وفاداری نسبت به حکومت قانونی و دادگستر ، جزو سنت مذهبی زرتشتی
است و مسایل مربوط به حکومت پیروان مذهب خاص بر اساس مذاهب پیش نمی آید
.این قابلیت تطبیق با رعایت اصول کلی دین ، یکی از اسرار بقای جامعه
زرتشتی است .
مشکل فوری زرتشتیان مهاجر ، قبول یا عدم قبول دیگران به دین نیست ، بلکه
اطلاع خود زرتشتیان از ارزش های معنوی ، اخلاقی و اجتماعی زرتشتی است .
مشکل فوری آزادی از خرافات و تحریفات دینی است که در طول زمان و در ارتباط
با سایر ادیان و ایدئولوژی ها وارد دین زرتشتی شده است . زرتشتیان مهاجر
باید با دانش دین مجهز شوند تا از روی ناآگاهی ، پیرو ادیان و ایدئولوژی
های دیگر نشوند . با این ترتیب ، نگرانی نسبت به بقای زرتشتیان نخواهد بود
. در مورد تشریفات دینی ، پاره ای از تشریفات دست وپاگیر و خرافاتی که
وارد سنت شده است ، باید کنار گذارده شود و یا با شرط روز تطبیق داده شود
.
ولی مقررات و تشریفاتی هم وجود دارد که از لحاظ بقا و همبستگی زرتشتیان ،
نهایت اهمیت را دارد و بی اعتنایی به آن ها متضمن تضعیف یگانگی در جامعه
می شود . از آن جمله است ، مراسم سدره پوشی ، حفظ گهنبار ، و برپا داشتن
جشن های مذهبی وملی . این مراسم زیبای شادی آفرین قسمتی از هویت ملی و
مذهبی زرتشتیان است . حفظ گاهنمای ملی و دینی در کشورهای مقیم ، پیروی از
تقویم و تاریخ دولتی و در عین حال به یاد داشتن تقویم ملی ، امکان پذیر
است . همچنین ، آموزش زبان و ادب فارسی به جوانان تا آنجا که امکانات
اجازه دهد ، از اسرار بقا و پایداری جامعه زرتشتی خواهد بود .
باشد که نسل جوان زرتشتی ، وارث فرهنگ کهن و ارزشمند مذهبی ایرانی بتواند
مشعل پر فروغ دین را نگهداری کند و روشن تر به نسل آینده بسپارد .
باشد که با رایزنی منش نیک ( وهومن ) ، پیمودن راستی و داد ( اشا ) ، به
کار بردن مهر و ایثار ( آرمیتی ) ، از چنان نیروی اهورایی ( خشترا ) ،
برخوردار شوند که به رسایی ( هَائروَتات ) رسند و جاودان ( اَمرتات ) دست
یابند .
جاوید مزدیسنا