یک - باور به یکتائی، مهربانی،دانائی، توانائی، نیکی و پاکی اهورامزدا معمار هستی بخش
دوـ باور به شرارت اهریمن بداندیش و ناپاکی او و نبرد دائمی وی با
اهورامزدا از طریق انسان وباور به نبرد پایدار پویائی نوپردازی با کهنه و
خرافه پرستی و نیرنگ ودروغ و دشنام
سه ـ باور به پیام آوران خرد، عشق، آگاهی، روشنائی، بهزیسی، مهر، زندگی
بخش و بهساز هستی از مهر، میترا، زرتشت تا سوشیانت، رهاننده، بودا، مانی و
مزدک و برای پاسداری از اندیشه اهورائی و جاودان ماندن آن باور به سردار (
که پیر و مراد و استاد و راهبر پارسای دوران است ) و پس ازرایزنیها فرمان
پایانی را فریاد میکند
چهار ـ باور به بازگشتی دیگر برای یاداشت و پادافره روانهای رها شده
پنجـ باور به درستی و راستی با یاران و نیکی در پندار و کردار و گفتار
برای جهانیانشیشـ باور به امشاسپندان مهرورزان و مهرگسترانهفت ـ باور به
پاک و نیک و به بودن گوهر آدمی از هر آئین و تیره و تبار و رنگ و جنس و
میهنی و آدمی پاکیزه ترین ـ مقدس ترین ـ گوهر هستی است و هیچ قداستی ورای
او نیستهشت ـ باور به نیکوکاری و دستگیری نیازمندان، ناتوانان و بینوایان
و تلاش برای گسترش آسایش آرامش بهزیستی تندرستی راستی انسانسالاری برابری
و آزادی و دادگستری و مهربانی و خردگرائی در جهان
نهـ باور به پاکداری و پرستاری آب و هوا، خاک و آتش و بهداشت محیط
زندگیدهـ باور به نیک اندیشی و نیک نگری، نوپردازی نوخواهی با بزرگ داشتن
اندیشه ها و ابتکارات کودکان، نوجوانان و جوانان برای جامعه ای خردگرا و
شهریاری انسان بر روی زمینیازدهـ باور به برابری و یکسان بودن زن و مرد و
گزینش آزاد همسر از سوی زن و یا مرددوازده ـ باور به اندیشیدن به آرامش،
آرایش،آسایش و سود مردم و نفی اغراض و منفعت خواهی شخصی و ارج نهادن به
تمامی باورمندان و باورها در معابد، نیایشگاهها و کانونهای بسته ی باور و
همبستگی و همراهی و همفکری با اندیشه آراستگی ـ نظم ـ جهانی و دوری هر
باور دینی در امور دیپلماسی و شهریگری و سیاست جهانی