در این جستار فهرستی از برجسته ترین بانوان
ایران زمین از گاه کهن تا هزاره های پسین همراه با توضیحی کوتاه درباره
شخصیت بانوان جای گرفته است . گفتنی است در گردآوری این فهرست از بن مایه
های تاریخی معتبر همچون شاهنامه و دیگر نسک های تاریخی استفاده شده است .
دغدویه:
مادر زرتشت که اصلا از شهر ری بود و در آنجا با کوی ها و کرپن ها که مردم
را گمراه می کردند و از آنها مرتب فدیه و قربانی می خواستند و دین را
وسیله ای برای رسیدن به امیال و خواستهای ناروای خود کرده بودند به مبارزه
پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر دیدند او را نزد یکی از نزدیکان
خود به آذربایجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج کرد و ثمره این
پیوند همایون، زرتشت پیامبر بزرگ ایرانیان است.
پوروچیستا:
پوروچیستا ششمین و کوچکترین فرزند زرتشت و سومین دختر اوست. معنی
پوروچیستا یعنی پردانش. در گفتار زرتشت که برای ما باقی مانده است از او
با پوروچیستا بیش از فرزندان دیگرش سخن واندرز مانده است، یکی از مهمترین
سخنان زرتشت با پوروچیستا درباره همسری با جاماسب حکیم، وزیر شاه گشتاسب و
منجم و ستاره شناس معروف زمان است.
زرتشت به دخترش می فرماید:
"پوروچیستا، جاماسب خواهان همسری با توست و تو را از من خواستگاری کرده
است من او را برای همسری تو مناسب می دانم ولی تو با خرد مقدست مشورت کن
ببین آیا او را شایسته همسری خود می دانی یا نه؟"
این گفتار زرتشت یک حقیقت مسلم را آشکار می سازد و آن این است که دختر در
آئین زرتشت درانتخاب همسر آزاد است و عقیده پدر بر او تحمیل نمی گردد.
همچنین قسمتی از اندرزنامه زرتشت به پوروچیستا در موقع گواه گیری او با
جاماسب اکنون هنگام گواه گیری دختران و پسران زرتشتی از طرف موبد بازگو می
گردد.
نر نزد ایرانیان است و بس بر آرند شیر ژیان را به مس “فردوسی
آریوبَرزَن (در زبان یونانی Aριoβαρζάνης) نام سردار ایرانی بود که
در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و
سربازانش تا واپسین تن کشته شدند.نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه
آریابرزین هم گفته و نوشته میشود که به معنی ایرانی باشکوه است.
جای و چگونگی نبرد
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده اند،به نظر می
آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی یا غرب استان فارس و
یا بنا بر برخی روایت ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد.
به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که
تاریخنگاران نامش را لیبانی نوشتهاند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان
نشان میدهد و اسکندر می تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. (گفته
می شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می کشد).
آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بیپروا به سپاه مقدونی زد و
شمار بسیاری از یونانیان را کشت و خود نیز تلفات بسیاری داد، ولی موفّق
گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.
چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از
رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشگر اسکندر که از راه جلگه به پارس
رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی
راضی نشد تسلیم گردد. گفته می شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی
انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده است.
بر پایه یادداشتهای روزانه کالیستنس مورخ رسمی اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش
از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن
زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تکاب در
کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی آریو برزن
رو به رو شد و از پیشروی باز ایستاد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی
ارتش ده ها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته
بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ
با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و
فرمانده سرسخت آن نیز برخاک افتاد.
مورخ دربار اسکندر نوشته است که اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در
(کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در
گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که
در حال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز
شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در
ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد.
نبرد سپاه آریوبرزن شگفت آور بود. آریوبرزن با شمار اندکی سوار و پیاده
خود را به سپاه عظیم دشمن زد. گروهی بسیار از آنان را به خاک افکند و با
اینکه بسیاری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقه ی سپاه دشمن را
بشکافد. او می خواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشید برساند تا
بتواند از آن دفاع کند. در این هنگام آن قسمت از سپاه اسکندر که در جلگه
مانده بود، راه را بر او گرفت. لازم به یادآوری است که یوتاب (به معنی
درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر
را برعهده داشت و در کوه ها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به
مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه
اسکندر کشته شدند.
مقایسه ی آریوبرزن با همتای یونانی
نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش
خشایارشاه در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر
این دو واقعه ی تاریخی بسیار همانند یکدیگرند. اما تفاوت میان مقاومت
لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است؛ که یونانیان در ترموپیل، در محل
بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را
برپا داشته اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کرده اند تا از او سپاسگزاری
شده باشد، ولی از آریوبرزن جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست
نیست.
با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده می شود که بازدید از بنای
یاد بود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیون ها
دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام
لئونیداس را با خود به کشورهایشان می برند که: “ای رهگذر، به مردم لاکونی
اسپارت بگو که ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین
میهن ثابت کرده باشیم.”( قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد).
ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریوبرزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱
مرداد از میهنش دفاع کرد، برنامه ویژه ای اجرا نمی شود و جای تاسف است که
هیچ اقدامی برای بزرگداشت وی انجام نمی شود.