کوروش بزرگ از کشورگشایانی بوده است که بیش از هر کشورگشای دیگر او را دوست میداشتهاند. او پایههای سلطنت خود را بر بخشندگی و خوی نیکو قرار داده بود. دشمنان وی از نرمی و گذشت او آگاه بودند و به همین جهت در جنگ با کوروش مانند کسی نبودند که با نومیدی میجنگد و میداند چارهای ندارد جز اینکه بکشد یا کشته شود. ایرانیان، کوروش را پدر و یونانیان او را سرور و قانونگذار مینامیدند و یهودیان او را به منزله مسح شده پروردگار محسوب میداشتند. او پادشاهی بود که بر جان مردم حکومت نمیکرد، بر قلب آنان حکم میراند. اما با تمام صفات و خوبیهایی که داشت بالاخره در سال 529 ق.م در جنگ با قبایل ماساگت (Massagetes) که از قبایل گمنام سواحل جنوبی دریای خزر بودند، کشته شد. کمبوجیه اول پادشاه پارسوماش (پارس) و انشان با دختر آستیاگ پادشاه ماد و سلطان متبوع خود ازدواج کرد. این ازدواج اهمیت خاندان هخامنشی و فروغ دو دولت متحد را تحت لوای یک تاج و تخت نشان میدهد. از این وصلت کوروش بزرگ به وجود آمد، او پایتخت خود را در پاسارگاد قرار داد. کوروش پس از متحد ساختن قبایل پارس، با آستیاگ از در مخالفت درآمد و پس از غلبه بر او، اساس شاهنشاهی هخامنشی را پیریزی کرد. با این پیشامد، تغییر قابل ملاحظهای در اوضاع ایجاد نشد، چون غالب و مغلوب هر دو از یک نژاد بودند و تقریبا مذهب و آداب و رسوم واحدی داشتند. مادها از این پس متحد پارسها به شمار آمدند و با آنها رفتار رعیت و مردم مغلوب نمیشد. بدین ترتیب کوروش بزرگ در سال 559 ق.م دولت ماد را ساقط کرد و حکومت هخامنشیان را با قدرت تمام تاسیس کرد. به سال 546 ق.م کرزوس پادشاه لیدی که از تشکیل شاهنشاهی جدید نگران بود، تصمیم گرفت به پارس حمله کند. او پس از عقد پیمان و اتحاد با یونانیان و دولت مصر، قوای انبوهی از داوطلبان مزدور گرد آورد و از رود هالیس گذشت. کوروش با شتاب خود را به وی رسانید و قوای کرزوس را شکست داد. چنانکه معروف است، یکی از علل پیشرفت کوروش، وجود تعداد زیادی شتر در سپاه وی بود که موجب وحشت اسبان لیدی شد، زیرا اسبان لیدی از دیدن جانوری که تا آن موقع ندیده بودند، متوحش شدند و از جنگ خودداری کردند. کرزوس اسیر شد و سراسر لیدی و ایونی صحنه قلمرو پارسها شد.
دکتراردشیر خدادادیان کارشناس تاریخ باستان و استاد دانشگاه شهید بهشتی در مورد کوروش و اقدامات او میگوید: «وقتی که لیدی به تصرف کوروش درآمد گام اول بحران برداشته شد و ثروت زیادی به تصرف کوروش درآمد. وقتی سرزمین لیدی را ترک کرد کرزوس را به عنوان مامور نظامی خود انتخاب کرد. او بعد از تصرف لیدی، اقوام شمال و شرق را سرکوب کرد و به صورت مسالمتآمیز با آنان گفتوگو و آنان را مطیع خود کرد. او اُسرا را به کار گرفت و در جنگها از آنها استفاده میکرد. از خود کوروش کتیبهای وجود ندارد. خشت این بنا را کوروش گذاشت که باید اسرا را مطیع خود کرد.» کوروش پس از غلبه بر کرزوس به نواحی بلخ و سغد و رخج و سیستان لشکر کشید و آن نواحی را تسخیر کرد. کوروش از رود جیحون عبور کرد و به سیحون که سرحد شمال شرقی کشور را تشکیل میداد رسید و در آنجا شهرهای مستحکم به منظور دفاع و جلوگیری از حملات قبایل آسیای مرکزی بنا کرد.»
دومین اقدام رسمی کوروش فتح بابل در زمستان 539 ق.م یا بهار 538 ق.م بود. بابل به علت ثروتمند بودن برای کوروش اهمیت داشت ولی کوروش باید از درون بابل اطلاعاتی را به دست میآورد. او از یک نظام امنیتی و جاسوسی قوی متشکل از انسانهای صاحبنظر و وفادار برخوردار بود. دو گروه برای این کار وجود داشتند یکی عوامل جاسوسی و دیگری تیرهای از مغان مخلص که برای بهدست آوردن اطلاعات از بابل از این دو گروه استفاده کرد. آن زمان پادشاه بابل نبونید بود. نبونید خود را خدا میدانست، به معابد مردوک (خدای سنتی) اعتنا نمیکرد و باعث نارضایتی مردم شد. برای اینکه کوروش بتواند مردم را علیه بابل بشوراند یک دستاویز کافی نبود او باید زمینه را برای ورود به بابل فراهم کند. او راههای کاروانی را مختل کرد و با ایجاد اختلال در جادههای کاروانی بحران به وجود آمد. وقتی کوروش وارد بابل شد از او استقبال کردند. ورود کوروش به بابل همانند یک رژه نظامی بود. کوروش در بابل اقدامات مهمی انجام داد. او نسبت به ادیان سرزمینهای دیگر سعه صدر داشت او از موبدان پول لازم را گرفت تا معابد را بازسازی کند. افراد صاحبنظر را جمع کرد و از اوضاع و احوال بابل اطلاعات لازم را گرفت و خود شخصا بر یهودیان آنجا نظارت کرد. کوروش وقتی بابل را فتح کرد به آرام کردن اوضاع کشور پرداخت. با تصرف بابل، بزرگترین شاهنشاهی مشرق قدیم را به وجود آورد. در بابل منشور معروف خود را در زمینه احترام به آزادی مذهب و حقوق ملل مغلوب صادر کرد. بعد از فتح بابل یک مشکل برای کوروش وجود داشت، هنوز شمال شرق ایران کاملا از دست افراد خالی نشده بود و کسانی بودند که کوروش آنها را کم اهمیت میدانست ولی خطرناک بودند، از این اقوام باقیمانده ماساژتها (ماساگتها) بودند، یونانیان میگفتند اینها همان هپتالیتها (هیاطله) بودند که بعدها خسرو انوشیروان ساسانی آنها را از بین برد.
دکتر اردشیر خدادادیان در این زمینه اعتقاد دارد که: «کوروش آنقدر پیشرفت عقلی مانند خسرو نداشت ولی عرق جوانمردی او آنطور بود که میگفت پشت سر او باید امن باشد از سویی هرودوت میگوید که کوروش بیمیل نبود که همه راهها را به اروپا باز کند. ماساژتها شاخهای از سکاها بودند که از اقوام بدوی شمال شرقی بودند و نژاد آنها را آریایی میدانند. گرچه ساسانیان آنها را آریایی نمیدانستند از سویی کوروش سران را نمیکشت و از خدمات آنها استفاده می کرد. قانون ماساژتها که از قانون سکاها استفاده میکردند این بود که خوانین یک سری شرایط را اجرا میکردند و زنان باید در جنگها شرکت کنند. از ویژگیهای دیگر آنها این بود که شکارچی بودند و اگر دامداری میکردند به صورت ناپایدار بود و خدمات نظامی مختلفی به دیگران هم میدادند.» کوروش هم میدانست که ماساژتها قوی هستند ولی او مغرور شده بود زیرا دو سرزمین لیدی و بابل را از پا درآورده بود. اشتباه کوروش که گفت شبانه میتواند ماساژتها را از بین ببرد موجب کشته شدن خود او شد. کوروش در حقیقت سیاستمدار خوبی نبود او ابزار را برای تصرف مصر به دست آورده بود ولی میگفت باید ابتدا ماساژتها را با خود همراه کند و بعد به دنبال مصر برود. بر ماساژتها زنی حکومت میکرد به نام تومیریس که در حقیقت جانشین شوهرش شده بود او رشادتهایی از خود نشان داده بود. او ظاهرا از هر مردی بیباکتر، هوشیارتر و ... بود. در این جنگ، کوروش از تجربیات کرزوس استفاده میکرد. کرزوس به کوروش گفت اگر میخواهی با سکاها بجنگی، به تو هشدار میدهم و مواردی را برای کوروش ذکر میکند. کوروش اندکی فکر کرد و گفت چه کنم! کرزوس گفت آنها نباید به سرزمین تو برسند و اگر هم وارد سرزمین تو شدند نباید زنده بمانند و در حین جنگ هم باید سیر باشند و بعد کشته شوند. این روش را خود سکاها به ما آموختند. کوروش پارهای از نصایح کرزوس را قبول کرد ولی کوچکترین مسالهای را که قبول نداشت باعث به وجود آمدن لطمه به آنها شد. تومیریس بارها به کوروش گفت که این جنگ به صلاح شما نیست و ما کاری به شما نداریم ولی کوروش اصرار میکرد و میگفت من باید آنجا را تصرف کنم. تومیریس هم میگفت که من نمیگذارم تو موفق شوی. گویا کوروش میخواست تومیریس را که زنی بسیار زیبا هم بود به حرمسرای خود ببرد. تومیریس هم میگفت که تو من را نمیخواهی، فقط سرزمین من را میخواهی. تومیریس پسری داشت که میتوانست جانشین مادرش باشد، در آن زمان معمولا هم این پسرها را به صف مقدم به جبهه میفرستادند و تفاوتی قایل نبودند. در حین جنگ یکی از کسانی که به اسارت کوروش در میآید پسر تومیریس یعنی سپارگاپیس بود. سپاهیان کوروش ناگزیر شدند او را شکنجه بدهند و با این کار باعث خودکشی او شدند. البته ابزار خودکشی او به دست نیامد. وقتی خبر خودکشی او رسید تمام نیروهای ماساژتی با تمام قوا و با سرعت و با روحیهای قوی به قلب پارسیان شتافتند و در حین این نبرد کوروش کشته شد. وقتی خبر مرگ کوروش به تومیریس میرسد او دستور میدهد که مشکی از خون بیاورند و او مشک را به دهان کوروش میگذارد. دربار ایران هخامنشی هم منتظر مرگ کوروش نبود و این نشان میدهد که بحران ---------- در خانوادههای حکومتی وجود داشته و روی مسایل جامعه اثر گذاشته است. درگذشت کوروش بسیاری از معضلات ---------- را به هم زد. جسد کوروش را به پاسارگاد آوردند و در آرامگاهی گذاشتند.
وبلاگ خبری-تحلیلی اسکایپرSkyper از تاریخ ۱۰مهر ماه۱۳۸۹برابر ۲ اکتبر 2010 ، کار خود را شروع خواهد کرد.
پست ها:
پست نظر سنجی هفتگی(دیدگاه شما)،
جهان در هفته ای که گذشت،مرور رویدادهای مهم جهان در هفته ای که گذشت،
تقویم،مرور اتفاقات مهم تاریخی در هفته ی پیش رو،
تاریخ ایران و جهان،
جغرافیای ایران و جهان و مطالب علمی جغرافیا،
بررسی سیاست،سیاست روز،سیاست مداران بزرگ حال و گذشته...
بررسی جامعه ی ایران و دیگر کشورها،مشکلات و هنجارهای فرهنگی درست و غلط مردم کشورها...
بررسی ورزش ایران و جهان،مشکلات ورزش ایران،معرفی چهره های بزرگ ورزشی و...
مطالبی در مورد ادبیات ایران و جهان،آشنایی با چهره های ادبی دنیا و...
علم و فناوری،معرفی آخرین دستاوردهای دانشمندان جهان و...
دین،فرهنگ و هنر،بررسی ادیان الهی و غیر الهی،نگاهی به هنر در ایران و جهان و...
سینما،بررسی سینمای آمریکا و جهان،معرفی کارگردانان و تهیه کنندگان بزرگ سینمای جهان و...
کامپیوتر و سرگرمی های مجازی،معرفی نرم افزار و سخت افزار ،بازی های کامپیوتری،نمایشگاه های دیجیتال و...
چکامه،شعر های منتخب
کارتون،کاریکاتورهای منتخب
پاورقی،قرار دادن مطالب سودمند در چند قسمت
بزودی...
..................................................................
از حالا آماده ی تبادل لینک هستیم
آنتی آناهید ورژن 2010 این بار مقتدر تر از همیشه آمد تا پاسخی کوبنده به اظهارات آناهید دهد.بر اساس اسناد و مدارکی مستحکم ثابت خواهیم کرد...
به امید روزی که موسوی خائن محاکمه گردد.
سلام درسته که اینقر بالاست به خاطر همین شخص اول مملکت به اون حسودی می کنن